بعد از گذشتن تقریبا 22 ماه از تصمیم برای اپلای ، من متوجه شدم که
همسرم ، که عاشقانه دوستش دارم ، که همسر خوبی هست ، که شریک خوبی هم هست برای زندگی کردن
اما
برای پروسه ی اپلای و مهاجرت کردن ، شریک خوبی نیست.و متاسفانه هیچ گونه مشاوره و توصیه ای رو پذیرش نمیکنه و
با توجه به تقسیم وظایفی که اون سال با هم داشتیم ، بالانس پروژه رو به هم زده و من مادام به قول گفتنی دارم کار های مربوط به وظایف خودم رو اوکی میکنم و جلز و ولز میکنم تو قابلمه ، ولی ایشون کاملا دایورت و منفعله.
و واقعا هیج جوره هیچ صحبتی رو نمیپذیره و
یک روش لاکپشتی رو در پیش گرفته و نتیجه اش این پست امشب شده : )
احساس میکنم به تنهایی دارم در این پروسه گاییده میشم.